- دومین نمایشگاه تخصصی بومی سازی قطعات، تجهیزات و مواد مصرفی گروه فولاد خوزستان برگزار می شود
- حضور رئیس سازمان بازرسی کشور و دستور ریاست محترم قوه قضائیه را به فال نیک میگیریم
- صنایع شیر ایران عضو حقوقی انجمن روابط عمومی ایران میشود
- شیوع کرونا و محدودیت ارتباطات بین المللی دانشگاهها
- پیام مدیر روابط عمومی کانون هموفیلی ایران به مناسبت روز بین المللی روابط عمومی
- کرونا و مدیریت بحران های پس از آن
- روابط عمومی محور توسعه در هر سازمان است
- مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز منصوب شد
- قاسم سلیمانی نماد قدرت هویتی ایران
- انتصاب معاون فرهنگی و مدیر روابط عمومی باشگاه نساجی مازندران
آیا تفکر استراتژیک فقط برای مدیران کسب و کار مفید است؟
این نوع از تفکر همچنانکه از نامش پیداست، قرار است شیوهای بهتر برای فکر کردن را به ما بیاموزد. به ما کمک کند منابع خود را بهتر ببینیم و ارزیابی کنیم و بتوانیم از فرصتهایی که در محیطمان وجود دارد، بیشترین بهره را ببریم.
تفکر استراتژیک در مقایسه با سایر موضوعات و حوزههای مربوط به استراتژی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با شنیدن نام استراتژی، مباحثی مانند برنامه ریزی استراتژیک یا اجرا و پیاده سازی استراتژی و یا حتی کنترل استراتژیک در ذهن ما تداعی میشود. اما تفکر استراتژیک در این میان سهم کمتری را به خود اختصاص میدهد. حتی بسیاری از کتابهایی که رسماً با عنوان تفکر استراتژیک عرضه شدهاند، در نهایت به تکرار جزئیات برنامه ریزی استراتژیک پرداختهاند.
این نوع از تفکر همچنانکه از نامش پیداست، قرار است شیوهای بهتر برای فکر کردن را به ما بیاموزد. به ما کمک کند منابع خود را بهتر ببینیم و ارزیابی کنیم و بتوانیم از فرصتهایی که در محیطمان وجود دارد، بیشترین بهره را ببریم. مطالعه و آشنایی با مفاهیم تفکر سیستمی و تصمیم گیری میتواند به درک عمیقتر این مبحث کمک کند. با مطالعه و یادگیری آن، میتوانید مفاهیم استراتژی کسب و کار را بهتر و عمیقتر درک کنید.
آیا تفکر استراتژیک فقط برای مدیران کسب و کار مفید است؟
اگر چه بسیاری می پندارند این نوع از تفکر در فضای کسب و کار کاربرد دارد. اما این سبک از تفکر قرار نیست صرفاً به بهبود مدیریت کسب و کارها کمک کند. از این منظر میتوان جنس آن را شبیه تفکر سیستمی دانست. تفکر سیستمی هم میتواند در فضای کسب و کار، به صورت گسترده مورد استفاده قرار بگیرد و تأثیرگذار باشد. اما به خوبی میدانیم که اثر اندیشیدن به شیوهی سیستمی به کسب و کار محدود نیست و میتواند بر سایر جنبههای زندگی ما نیز تاثیر بگذارد.
ریچ هورواث (Rich Horwath) در کتاب خود اشاره دارد که او در جلسات و سمینارها از حاضرین میپرسد: «آیا شما با تفکر استراتژیک آشنا هستید و خودتان را یک متفکر استراتژیک میدانید؟»
جالب اینجاست که الگوی پاسخ مخاطبان تقریباً همیشه و همهجا مشابه است.
مدیران ارشد با اطمینان میگویند: بله! قطعا! البته!
مدیران میانی با کمی تردید سرشان را تکان میدهند و به نوعی این ویژگی را – تا حدی – در خودشان تایید میکنند.
کسانی هم که در سطوح پایینتر سازمان هستند، معمولاً در برابر این پرسش سکوت میکنند.
گویی که ما جایی در گوشه ذهن خود پذیرفتهایم که کسی که به موقعیتهای برتر سازمانی میرسد احتمالاً باید تفکر استراتژیک داشته باشد و آنکس که به آن موقعیت نرسیده از توانایی تفکر استراتژیک بهره مند نیست. یا اصلاً در موقعیتی نبوده و نیست که به این توانمندی نیاز داشته باشد.
رابطه تفکر استراتژیک با برنامه ریزی استراتژیک چیست؟
اگر انتظار دارید پاسخی شفاف و دقیق برای این سوال بشنوید، متاسفانه باید بگوییم که انتظار شما برآورده نخواهد شد. با وجودی که نویسندگان و متفکران حوزهی مدیریت، به سادگی و به صورت مکرر دو اصطلاح برنامه ریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک را به کار میبرند، اما در مورد اینکه تفاوت این دو چیست و چه رابطهای بین این دو مفهوم برقرار است، اتفاق نظر وجود ندارد. تعریف و ویژگی های تفکر استراتژیک هم، از منبعی به منبع دیگر تغییر میکند.
تفکر استراتژیک , تفکر سیستمی , روابط عمومی نوین ایران , مهارت های ارتباطی
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.